چگونه یک برند ایجاد کنیم؟
چهار مرحله موثر در استراتژی توسعه برند برای ایجاد یک برند وجود دارد:
نام تجاری و لوگو را انتخاب کنید
برند را در ذهن مشتریان تثبیت کنید
حمایت از برند
برند را توسعه دهید
ارزش ویژه برند چیست؟
نحوه ایجاد یک برند هیچ تفاوتی با راه اندازی کسب و کار شما ندارد. طول می کشد. به تدریج می توانید ارزش ویژه برند ایجاد کنید. ارزش ویژه برند اثر متمایز زمانی است که مصرف کنندگان نسبت به یک نام تجاری نسبت به یک نسخه عمومی یا بدون برند همان محصول واکنش مطلوب تری نشان می دهند. هر زمان که به خرید یک گوشی هوشمند فکر می کنیم، اولین نامش این است – آیفون. بپرس چرا؟ این به دلیل راحتی و اصالتی است که آیفون به کاربرانش تحویل می دهد.
اپل در طول سال ها تحقیق و تجربه خود، حالتی از تجمل و راحتی در استفاده از محصولات خود را در ذهن ما ایجاد کرده است. ممکن است چند محصول مشابه دیگر از سایرین در راستای آیفون اپل وجود داشته باشد و ممکن است برتر از آن باشد، اما هویت آیفون به آن برتری نسبت به سایرین می دهد – صرف نظر از قیمت آن. این مزیت ارزش ویژه برند است.
4 مرحله استراتژی توسعه برند
1. نام تجاری را انتخاب کنید و لوگو را انتخاب کنید:
در حالی که ساختن یک استراتژی توسعه نام تجاری، نام نقش حیاتی ایفا می کند. یک نام و سبک خوب می تواند نکات مثبتی را به موفقیت یک محصول اضافه کند. این سخت ترین کار برای شروع است. سادگی اولین قدم است. نام باید به راحتی تلفظ، تشخیص و به خاطر سپردن باشد. علاوه بر این، باید چیزی در مورد مزایا و کیفیت محصول ارائه دهد.
نام هایی مانند گوگل، نایک، فیس بوک، اپل، کی اف سی و غیره از معتبرترین برندها در سراسر جهان هستند. نکته جالب در مورد این نام ها این است که به راحتی به زبان های مختلف در سراسر جهان قابل ترجمه هستند. بنابراین معنای یک کلمه خاص نباید چیزی باشد که نشان دهنده بد، اشتباه یا منفی باشد.
باز هم نام باید قابل تمدید باشد تا چندین خط محصول را پوشش دهد. به عنوان مثال، Amazon.com کسب و کار خود را با کتابفروشی آغاز کرد و اکنون به چندین دسته محصول گسترش یافته است.
پس از انتخاب، نام برند نیز باید محافظت شود. در بسیاری از موارد، نام های تجاری در نهایت با دسته بندی محصول مخلوط می شوند و مردم نمی توانند هویت برند را از دسته محصول متمایز کنند.
به عنوان مثال، زیراکس شرکتی است که دستگاههای کپی میسازد، اما انجام فتوکپی اغلب بهعنوان انجام زیراکس نامیده میشود. «Xerox» باید به عنوان یک اسم تلفظ شود نه به عنوان فعل. بسیاری از مردم تشخیص محصول و خدمات را دشوار می دانند که در نهایت نام تجاری شرکت را مختل می کند.
2. تثبیت نام تجاری در ذهن مشتریان:
جمله جالب یک بازاریاب: محصولات در کارخانه ساخته می شوند، اما برندها در ذهن ساخته می شوند. این را می توان به روش های مختلف انجام داد – در سطح پایه، با معرفی محصول به مشتریان هدف و ویژگی های متمایز آن شروع می شود.
بیایید کتابخوان الکترونیکی Kindle آمازون را مثال بزنیم. آمازون مشتریان خود را هدف قرار می دهد و می گوید که این یک کتابخوان الکترونیکی است که دارای ویژگی بارز خواندن کتاب در قالب مجازی است. در این مرحله به سادگی با محصول معرفی می شوند و تاثیر بسیار کمی دارند.
روش مؤثرتری که میتوان یک برند را با مرتبط کردن نام آن با مزایای مطلوب در جایگاه قرار داد. بنابراین، Kindle فراتر از یک کتابخوان الکترونیکی است – سبک وزن است، فرهنگ لغت در حال حرکت، هزاران کتاب را ذخیره میکند که جستجوی آنها آسان است، بدون تابش خیره کننده و بدون حواسپرتی.
قویترین برندها فراتر از ایجاد ویژگیها و مزایا در ذهن مشتریان هستند و خود را بر ارزشها و باورهای قوی که ریشه در پیوند عاطفی عمیق دارند، قرار میدهند. مانند خواندن کتاب در کیندل یک لذت مطلق است و خود را به عنوان بهترین دوست جدید عاشق کتاب معرفی می کند. هنگامی که یک برند را در ذهن انسان قرار می دهد، بازاریاب باید یک ماموریت برای نام تجاری و چشم اندازی از آنچه که نام تجاری باید باشد و انجام دهد ایجاد کند.
3. حمایت از برند:
حمایت از برند می تواند سه نوع باشد:
حمایت از برند خصوصی
حمایت از برند مجاز
برندسازی مشترک
حمایت از برند خصوصی:
بسیاری از تبلیغات و استراتژی های بازاریابی اجتماعی پشت سر برندهای بزرگ ظاهر می شوند و به عنوان برندهای ملی نامیده می شوند. اما برای شرکتهای کوچکتر، ممکن است همیشه نتوان برندها را با هزینههای زیادی از جیب خود تأیید کرد. در این سناریوها، حمایت از برند بسیار مهم است. برخلاف برندهای ملی یا Manufacture، برندهای فروشگاهی وجود دارد. در دهه های اخیر برندهای فروشگاهی بیشتر از بازار به دست آورده اند. در اینجا چرا؟
مراکز خرید بزرگ مانند بازار بزرگ، فروش مجدد محصولات والمارت با نرخ های تخفیف قابل توجه، به ویژه مارک های عمومی یا بی نام. آنها محصولات را با استناد به مزایای آن یا مقایسه کنار هم با برندهای برتر تأیید می کنند. ارتباط فروشندگان بزرگ با محصولات کمتر شناخته شده به عنوان کمکی در ارتقاء ارزش برند محصول است که زمانی به عنوان “بدون نام” نامیده می شد.
حمایت از برند خصوصی در خرید آنلاین نیز دنبال می شود. همانطور که می بینیم تولیدکنندگان کوچک یا کمتر شناخته شده موبایل اخیراً با آمازون برای فروش تلفن های خود همکاری می کنند. در واقع، این استراتژی عالی عمل میکند، زیرا برندهای بدون نام از حمایت فروشگاههای برندهای بزرگ چه آنلاین و چه آفلاین برخوردار هستند.
حمایت از برند مجاز:
در این اسپانسرینگ برند، برخی از شرکت ها نام و نماد سایر تولیدکنندگان یا سازندگان را با هزینه ای خریداری می کنند و محصولات آن را با این نام تجاری تایید می کنند. این یک چیز رایج در صنعت مد مانند کالوین کلین، تامی هیلفیگر، گوچی، آرمانی و غیره است، جایی که شرکت ها از نام و حروف اول نام مبتکران معروف مد استفاده می کنند. این نوع نام تجاری به عنوان یک پرکننده اضافه شده اما با خرج کردن در جیب ظاهر می شود.
برندسازی مشترک:
تحت چنین استراتژی حمایت از برند، نام های تجاری تثبیت شده شرکت های مختلف بر روی یک محصول استفاده می شود. از آنجایی که هر برند در دسته بندی متفاوتی تسلط دارد، برندهای ترکیبی جذابیت مصرف کننده و ارزش ویژه برند بیشتری ایجاد می کنند.
به عنوان مثال، بیمه عمر باجاج آلیانز که در آن باجاج یک بازیگر مسلط در بخش خودرو و آلیانز یک شرکت خدمات مالی آلمانی است. اکنون از آنجایی که باجاج خواهان ورود به بخش بیمه است و آلیانز خواهان ورود به بازار هند است، آنها به طور مشترک یک برند ‘Bajaj-Allianz’ ساختند تا ثمرات بازار بیمه هند را درو کنند.
نام تجاری مشترک محدودیت هایی نیز دارد. چنین روابطی معمولاً شامل قراردادها و مجوزهای قانونی پیچیده است. شرکای برندسازی مشترک باید تبلیغات، پیشبرد فروش و سایر تلاش های بازاریابی خود را به دقت هماهنگ کنند. وظیفه هر دو شریک است که برند مشترک را با اعتماد و عزت حمل کنند.
4. در حال توسعه برندها:
برای افزایش ارزش ویژه برند، تهیه یک استراتژی توسعه نام تجاری نامتناسب با سناریوهای تجاری در حال تغییر بسیار مهم است. هیچ قانون سخت و سریعی برای دیکته کردن وجود ندارد.
پسوند خطوط:
نام برند یک محصول را می توان به یک سری محصولات موجود تعمیم داد تا فرم ها، رنگ ها، اندازه ها، مواد تشکیل دهنده یا طعم های جدید یک محصول موجود را تأیید کند. با این حال، گسترش خطوط شامل برخی از خطرات است. نام تجاری بیش از حد ممکن است باعث سردرگمی مصرف کننده شود یا برخی از معنای خاص خود را از دست بدهد.
پسوندهای برند:
زمانی اتفاق میافتد که نام تجاری فعلی به یک محصول جدید یا اصلاح شده در یک دسته جدید تعمیم داده شود. به عنوان مثال، نام تجاری محبوب Nestle از رشته فرنگی Maagi به سس گوجه فرنگی، ماکارونی، سوپ و غیره گسترش یافته است. توسعه نام تجاری باعث شناسایی فوری محصول جدید و پذیرش سریعتر می شود. اما هنگام گسترش نام تجاری باید مراقب بود زیرا ممکن است تصویر برند اصلی را اشتباه بگیرد.
چند برند:
مولتی برندینگ راهی برای ایجاد ویژگیهای متفاوتی ارائه میکند که برای بخشهای مختلف مشتریان جذاب است، فضای قفسههای فروش بیشتری را قفل میکند و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص میدهد.
به عنوان مثال، یک شرکت معتبر، انواع مختلفی از نوشابه ها را با نام های تجاری مختلف به فروش می رساند. این برندها برای حاکمیت در بازار با یکدیگر می جنگند و در نتیجه ممکن است به صورت جداگانه سهم کمتری از پای داشته باشند، اما به طور کلی، این شرکت بر بازار نوشابه تسلط دارد. اشکال عمده در اینجا این است که برندهای منفرد تنها سهم کمی از بازار را به دست می آورند و ممکن است چندان سودآور نباشند.
نتیجه
برندها در یک یا دو روز ایجاد نمی شوند. شما باید برای رشد آن صبر داشته باشید. نکات ذکر شده در بالا برخی از بهترین روش ها را برای ساختن یک برند نشان می دهد، اما آزمون واقعی در این زمینه آغاز می شود. استراتژی توسعه برند از مکانی به مکان دیگر متفاوت است، حتی برندسازی شهری و برندسازی روستایی در کاربردهای عملی خود بسیار متفاوت هستند. به یاد داشته باشید که پشت یک استراتژی توسعه برند موفق، تلاشهای زیادی، چشماندازی واضح و روشن و مهمتر از همه کیفیت بدون انطباق محصول یا خدمات نهفته است.