نوشته جرارد لوال
چندین هفته پیش، رهبری مدرسه روزانه یهودی چارلز ای. اسمیت نامه ای را دریافت کرد که توسط بیش از 100 فارغ التحصیل این مدرسه امضا شده بود. عنوان این نامه “نامه ای سرگشاده به جامعه مدرسه روزانه یهودیان چارلز ای. اسمیت” بود. ظاهراً بیان اعتراض بود. این روزها شاهد نامهها و اعتراضهای بسیاری هستیم، اما این نامه بینظیر بود.
نامه ای که توسط برخی از خوش شانس ترین جوانان یهودی ما امضا شده است، شگفت انگیز است. این با ابراز خشم در قتل عام 7 اکتبر آغاز می شود، اما به سرعت در جهت بسیار متفاوتی پیش می رود. با جمله دوم، هدف نامه آشکار می شود: «ما همچنین عمیقاً نگران نقض شدید حقوق بشر و قوانین بین المللی توسط اسرائیل هستیم، نه تنها از 7 اکتبر، بلکه در 75 سال گذشته در سراسر فلسطین».
نامه در همین راستا با مجموعهای از اتهامات علیه اسرائیل ادامه مییابد، که بازتاب برخی از بدترین ایراداتی است که جامعه یهودی از 7 اکتبر تاکنون در معرض آن قرار گرفته است.[ies] صهیونیسم به عنوان استعمار شهرک نشینان و اشغال نظامی اسرائیل به عنوان آپارتاید.
این نامه با ادامه بیانیههای بیثباتی که مبارزه موجودیتی کنونی اسرائیل را تضعیف میکند، به اوج قداست میرسد: «ما معتقدیم که باید درس «دیگر هرگز» را به جوامع تحت ستم در سراسر جهان، و بهویژه در این لحظه، به فلسطینیهایی که در حال جنگ هستند تعمیم دهیم. با هدف نسل کشی، ظاهراً به نام امنیت ما، تقویت شده است.»
اگرچه ما به دیدن تظاهرات حمله به اسرائیل و یهودیان در محوطه دانشگاه ها و مراکز شهری خود عادت کرده ایم، اما هنوز عادت نداریم که جوانان خودمان را به طور علنی به ما بکوبند. تکان دهنده و دردناک است.
مهمتر از همه، ما باید به خاطر داشته باشیم که نامه سرگشاده از سوی گروهی از افراد بیگانه سرچشمه نمی گیرد. امضاکنندگان نامه سرگشاده فرزندان ساکنان مرفه و موفق واشنگتن دی سی هستند که والدینشان قربانی فرستادن آنها به یکی از بهترین مدارس یهودی منطقه ما شدند. برخی از اسامی امضاکنندگان نشان می دهد که آنها فرزندان افراد سرشناس هستند که از تکان دهندگان و تکان دهندگان ملت هستند.
خوشبختانه پس از انتشار نامه سرگشاده، نامه دیگری از این دست منتشر شد. این یکی توسط صدها فارغ التحصیل CESJDS، والدین و اساتید امضا شد. این موضوع با مواضع بیان شده در نامه سرگشاده مشکل جدی داشت. نویسندگان پاسخ، به اعتبار خود، امضاکنندگان نامه سرگشاده را به رفتار زشت متهم کردند. بسیار مناسب، آنها نامه سرگشاده را «نه تنها در سطح چشمگیر دروغ، تبلیغات، اطلاعات نادرست، و دروغ های آشکار شرم آور، بلکه بیشتر به دلیل تمایز منحصر به فردش که توسط یهودیان هموطن، مردم خودمان نوشته و منتشر می شود، شرم آور است».
نامه دیگری که توسط رهبری CESJDS، خاخام و سکولار نوشته شده بود، نیز با نامه سرگشاده مخالفت کرد، اما این کار را نسبتاً ملایمتر، با لحن پشیمانی به جای توبیخ انجام داد. ضمن تایید مجدد تعهد CESJDS به اسرائیل و صهیونیسم، رهبری خود را ملزم به تمجید از “تفکر انتقادی” و یادآوری کرد که “[w]و یک رویکرد روایت دوگانه را آموزش دهید.»
ایراد اساسی رهبری نه با مضمون وقیحانه نامه سرگشاده، بلکه به لحن آن بود. در پاسخ رهبری آمده است: «ما متعهد هستیم به دانشجویان و فارغ التحصیلان فعلی که نظرات قوی خود را از طریق بحث، نقد و تحلیل انتقادی بیان می کنند،» و تنها اضافه می کند که «[o]ارزشهای شما حکم میکند که این گفتگو باید با درک ارتز/احترام به یکدیگر انجام شود.»
در هفته های اخیر، ما به طرز غم انگیزی به شنیدن شکست های مؤسسات آموزشی آمریکایی خود عادت کرده ایم. از آنجایی که دانشگاه های آیوی لیگ یکی پس از دیگری به دلیل عدم مشارکت در تدریس دقیق مورد انتقاد قرار می گیرند و از آنجایی که مدارس دولتی K-12 ما در آموزش جوانان ما ناتوان هستند، تقریباً عادی است که بپذیریم آسیب نرساندن به احساسات دانش آموزان بیشتر است. مهمتر از آموزش دادن به آنها
اما ما کاملاً حق داریم که انتظار داشته باشیم که این امر در مورد مدارس روزانه یهودی ما صدق نکند. برای بسیاری از ما، انتخاب فرستادن فرزندانمان به چنین مدارس روزانه بر این تصور بود که در آن محیط به فرزندانمان یاد میدادند که فکر کنند، اما این کار بر اساس یک پایه محکم از دانش یهودی انجام میشد. مهمتر از همه، ما فرض میکردیم که تاریخ و سنتهای قوم یهود به قدری محکم القا میشود که میتوانیم بدانیم که جوانان ما تا هستهشان یهودی هستند.
در حالی که درست است که ما از یهودیان جوان می خواهیم که انتقادی فکر کنند، اما می خواهیم آنها این کار را با پایه ای محکم در سنت یهودی ما انجام دهند. ما می خواهیم آنها تاریخ ما را از چشم ما بدانند، نه از دید دیگران. ما حق داریم انتظار داشته باشیم که معلمان آموزش دهند، نه یک پابلم بی طرف که می تواند زمینه مناسبی برای ضد صهیونیسم شود (بخوانید، یهودیان از خود متنفر هستند)، بلکه اصول قدرتمند، اخلاقی و تایید کننده زندگی است که قوم یهود را سرزنده نگه داشته است. در طول هزاران سال
مایه خوشحالی است که بدانیم به معنای واقعی کلمه صدها نفر از فارغ التحصیلان CESJDS و دیگران به شدت با نامه باز مخالفت کردند. عمیقاً نگران کننده است که چنین نامه ای هرگز لازم بوده است. توجه به واکنش نسبی گرایانه رهبری مدرسه نیز ناراحت کننده است.
رهبری بسیاری از مدارس آیوی لیگ، پس از آزمایش خود با نسبیتگرایی، سرانجام فرآیندی را برای ارزیابی مجدد روشهای آموزشی آلوده به ایدئولوژیک و تمرکز بر عقاید بیش از دانش آغاز کردند. شاید وقت آن رسیده است که برخی از مدارس روزانه یهودی ما نیز همین کار را انجام دهند.
جرارد لوال یک شریک در دفتر یک شرکت حقوقی ملی در واشنگتن دی سی است. او نویسنده کتاب «لابی برای برابری، ژاک گدار و مبارزه برای حقوق مدنی یهودیان در طول انقلاب فرانسه» است که توسط HUC Press منتشر شده است.