نوشته یوسی کوپرواسر
در حالی که ارتش اسرائیل در غزه درگیر است، در جنگی که در حال تبدیل شدن به یک جنگ طولانی است، با هدف تضعیف حماس و تضمین آزادی اسرا، تلاش اصلی حماس و حامیان آن بر دستیابی به آتش بس تا حد امکان طولانی تر متمرکز شده است.
چنین آتش بسی برای حماس اهمیت عملیاتی و تاکتیکی دارد. با این حال، اهمیت اصلی آن در عرصه استراتژیک نهفته است. حماس امیدوار است که آتش بس اسرائیل را وادار کند که اهداف جنگی خود را تغییر دهد و به رویکرد نرم تری که این گروه اسلامگرا در ابتدا معتقد بود اسرائیل درست پس از کشتار 7 اکتبر از آن پیروی خواهد کرد، بازگردد.
من معتقدم که رهبران حماس، علیرغم ضربه شدیدی که به اسرائیل وارد شد، متقاعد شده بودند که پاسخ اسرائیل بر حملات هوایی هدفمند متمرکز خواهد شد که بهای قابل توجهی را از فلسطینی ها و شاید حتی یک مانور زمینی محدود دریافت می کند. با این حال، آنها هرگز پیش بینی نمی کردند که اسرائیل یک اقدام همه جانبه برای از بین بردن این سازمان تروریستی و سلب قابلیت های نظامی-تروریستی آن همراه با بازپس گیری نوار غزه آغاز کند.
حماس احتمالاً بر این باور بود که اگر اسرائیل از رویکردی در مقیاس کوچک استفاده میکرد، میتوانست بر موفقیت 7 اکتبر تکیه کند و تغییری ایجاد کند که منجر به “معادله” جدیدی بین سازمان و دولت یهود شود. یعنی آزادی تروریست های زندانی در اسرائیل، رفع محاصره و توقف روند عادی سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی.
حماس ارزیابی کرد که ضعف اسرائیل و روابط مشکلساز آن با آمریکا، همراه با بیمیلی ذاتی آن برای پرداخت بهای گزاف ناشی از عملیات نظامی گسترده برای خارج کردن حماس از غزه، در نهایت مانع از شکست کامل حماس میشود، درست مانند شعلههای پیشین. بالا.
مجله دیجیتال هفته یهودی واشنگتن را از طریق ایمیل دریافت کنید و هرگز داستان های برتر ما را از دست ندهید
ما داده ها را با فروشندگان شخص ثالث به اشتراک نمی گذاریم.
ثبت نام رایگان
در دورهای قبلی، هر زمان که درگیری به پایان می رسید، هر دو طرف زخم های خود را می لیسیدند، اما حماس به سرعت بهبود یافت و دوباره تهدیدی برای منطقه نزدیک غزه و برای اسرائیل به عنوان یک کل بود.
این بار اسرائیل، در کمال تعجب حماس، رویکرد متفاوتی را اتخاذ کرد که میتوانست این سازمان را تا حدی بیسابقه از نظر استراتژیک تضعیف کند و در نتیجه بر هر دو جناح رادیکال مرتبط با سازمان نیز تأثیر بگذارد. محور رادیکال به رهبری ایران از یک سو و محور اخوان المسلمین شامل قطر و ترکیه از سوی دیگر.
تمام اقدامات حماس، ایران و دستیاران آن (حزبالله، حوثیها و شبهنظامیان شیعه در عراق)، و همچنین قطر و ترکیه را باید در چارچوب تلاش برای متقاعد کردن جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برای تحت فشار گذاشتن اسرائیل برای متوقف کردن این جنگ تلقی کرد. مبارزه کرده و در نهایت یک رویکرد جایگزین را اتخاذ کند.
این تلاش به آنها انگیزه می دهد تا این تصور را ایجاد کنند که یک بحران انسانی شدید در غزه وجود دارد. این همان چیزی است که حماس را به یک بازی بدبینانه با اسیران واداشت، و این همان چیزی است که شبه نظامیان شیعه در عراق را بر آن داشت تا حملات خود را به نیروهای آمریکایی افزایش دهند. به همین ترتیب، این تشدید تدریجی حزبالله در شمال و پرتاب موشک از حوثیها در یمن و گسترش احتمالی درگیری توسط ایران و متحدانش را توضیح میدهد.
این نیز زمینهای است که باید از طریق آن به اعتراضات متعدد در پایتختهای غربی که خواستار آتشبس هستند، برخورد کنیم. حتی اردن و مصر نیز به دلایل مختلف به گروه کر می پیوندند، در درجه اول به دلیل نگرانی در مورد جریان آوارگان فلسطینی به سرزمین های خود. تشکیلات خودگردان فلسطین خواستار آتش بس است، اما مشخص نیست که آیا واقعاً به آتش بس علاقه دارد یا خیر.
تاکنون تلاشهای حماس و متحدانش ناموفق بوده است. بایدن همراه با اکثر رهبران غربی تحت فشار است. آنها اهمیت موفقیت اسرائیل در تضعیف حماس و توجیه اخلاقی آن را درک می کنند.
تحرکات اخیر اسرائیل، مانند پیشروی در میدان، افشای فعالیت غیرقانونی حماس در بیمارستانهای رانتیسی و شیفا، و ادامه هماهنگی نزدیک با ایالات متحده در زمینه مدیریت درگیری علیه حزبالله، به توانایی بایدن برای مقاومت در برابر فشار کمک میکند.
با ادامه نبردها، اسرائیل باید به رهبران غربی به رهبری بایدن یادآوری کند که اجازه دادن به حماس در قدرت باقی نمی ماند و اسرائیل می تواند بدون ایجاد فاجعه انسانی در غزه یا منجر به نابودی این سازمان در یک زمان معقول به وقوع بپیوندد. اقداماتی که درگیری را به یک جنگ منطقه ای تبدیل می کند.
اینگونه است که اسرائیل میتواند فضای لازم برای عمل و زمان لازم برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود را تضمین کند، حتی اگر با آتشبس/مکث کوتاه برای آزادی اسیران موافقت کند.
سرتیپ ارتش اسرائیل ژنرال (res.) یوسی کوپرواسر مدیر پروژه تحولات منطقه ای خاورمیانه در مرکز اورشلیم برای امور عمومی است. او قبلاً به عنوان مدیر کل وزارت امور استراتژیک اسرائیل و رئیس بخش تحقیقات اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل خدمت می کرد.