توسط دانیل اس. ماریاشین
ما شک داشتیم که یک هفته بیشتر دوام نیاورد.
پس از کشتار حماس در 7 اکتبر، موجی از حمایت از اسرائیل در اروپا رخ داد. برجستهترین آنها، خانههای پارلمان و وزارتهای خارجه بود که با رنگهای آبی و سفید اسرائیل روشن شده بودند، و حرفههای تفاهم بسیاری از رهبران برای «حق اسرائیل برای دفاع از خود» بود.
با پخش فیلم ها و عکس های جنایات حماس در اینترنت، تشابهات با هولوکاست فراوان شد. منتقدان همیشگی اسرائیل در اروپا دیگر نمیتوانستند انکار کنند که نفرت وحشیانه از یهودیان صحنههای وحشتناک وحشیانهای را که تنها در چند ساعت کوتاه در بیش از 20 جامعه اسرائیلی در نزدیکی مرز غزه انجام شد، ایجاد کرده است.
اما اگر ما حتی اندکی امیدوار بودیم که در نتیجه این وحشیگری، تغییر نگرش نسبت به اسرائیل در اروپا میتواند تداوم یابد، این تفکر واهی در کوتاه مدت از بین رفت.
هنگامی که جنگ علیه حماس اعلام شد و نیروهای دفاعی اسرائیل در مرز غزه جمع شدند، درخواستها از اسرائیل – تقریباً قبل از شلیک گلوله – برای “تطابق با قوانین بینالمللی” در حفاظت از غیرنظامیان به سرعت به سمت یک سونامی وحشیانه از هجو و سخنرانی سوق یافت.
مجله دیجیتال هفته یهودی واشنگتن را از طریق ایمیل دریافت کنید و هرگز داستان های برتر ما را از دست ندهید
ما داده ها را با فروشندگان شخص ثالث به اشتراک نمی گذاریم.
ثبت نام رایگان
بسیاری از رهبران و دیپلماتهای اروپایی تصمیم گرفتند درباره آنچه که اسرائیل نمیتواند برای دفاع از خود در برابر دشمنی که در تونلها و بیمارستانها پنهان شده بود، انجام دهد، با مراکز فرماندهی، تسلیحات و موشکاندازهای مخفی شده در اتاقهای نشیمن، مدارس و بیمارستانها، نظر دهند.
برخی از کشورهای اروپایی در اولین ماه جنگ در حمایت خود از اسرائیل – از جمله اتریش، کرواسی، جمهوری چک و مجارستان – قویاً ایستاده اند. همه آنها به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که خواستار آتش بس می شد، رای دادند که در آن هیچ اشاره ای به حماس یا جنایاتی که مرتکب شده بود نبود. رأی نهایی 120 رأی موافق (از مجموع 8 رأی اروپایی)، 14 رأی مخالف و 45 رأی ممتنع بود که حدود نیمی از آن از کشورهای اروپایی بود.
آنچه شمارش آرا نشان داد، به ویژه در مورد اروپا، نباید تعجب آور باشد. اتحادیه اروپا از زمان اعلامیه ونیز خود در سال 1980، که “حقوق مشروع فلسطینی ها” از جمله خودگردانی را به رسمیت شناخت، میلیاردها دلار به حقوق خدمات ملکی و سایر اقلام بودجه کلان تشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین به سازمان ملل پرداخت کرده است. آژانس امداد و کار (UNRWA) و شبکه مدارس آن، که نسلهایی از فلسطینیها را برای نفرت از اسرائیل و یهودیان آموزش دادهاند.
با وجود روابطشان با اسرائیل، اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای عضو آن اغلب دوست فلسطینی ها در سازمان ملل و در آژانس های آن و دیگر مجامع بین المللی بوده اند. این که اتحادیه اروپا تا این حد به روایت فلسطینی گره خورده است، مانع از ایفای نقش سازنده در متقاعد کردن فلسطینیها به کنارهگیری از کمپینهای پوچگرایانه ضد اسرائیلی خود در سازمان ملل و سایر جاها و وارد شدن به مذاکرات جدی برای حل مناقشه شده است.
به عبارت دیگر، اروپا برای سرمایه گذاری هنگفت خود در حفظ بنگاه فلسطینی، در ازای آن اندکی دریافت کرده است. من یک بار از یک دیپلمات ارشد اروپایی پرسیدم که آیا با پرداخت این همه حقوق برای پوشش حقوق خود، هیچ پاسخگویی در مورد حرکت به سمت نوعی حل و فصل با اسرائیل خواسته است؟ او با نگاهی مبهوتآمیز گفت: «اگر این کار را میکردیم، فقط به دست افراطگرایان بازی میکردیم.» یک سال یا بیشتر بعد، حماس فتح را در غزه سرنگون کرد و از آن زمان تاکنون بر غزه حکومت کرده است. اینقدر برای خنثی کردن افراط گرایان.
اکنون، با ادامه جنگ فعلی، شدیدترین منتقدان اسرائیل در اروپا نه تنها در خیابانهای شهرهای بزرگ آن راهپیمایی میکنند، بلکه رسما دولت یهود را محکوم میکنند.
اگرچه نروژ بیانیههای رسمی علیه قتلعامها در 7 اکتبر صادر کرد، یوناس گار استور، نخستوزیر نروژ و اسپن بارت اید، وزیر امور خارجه نروژ، به سرعت تغییر کردند و گفتند که نروژ «نقض قوانین بینالمللی» توسط اسرائیل را محکوم میکند. از میان چهار کشور شمال اروپا، نروژ تنها کشوری بود که به قطعنامه سازمان ملل که اشاره ای به حماس و جنایات آن نداشت، رأی داد.
وزیر امور خارجه این کشور در واکنش به افزایش فوری جنایات نفرت علیه یهودیان گفت: «ما هرگز اجازه نخواهیم داد یهودیان نروژ به دلیل اقدامات اسرائیل در غزه احساس ناامنی کنند»، گویی اسرائیل مقصر جنایات یهودی ستیزان است.
موارد دیگر وجود دارد: در هفته دوم جنگ، امیلی مهل وزیر دادگستری نروژ پیشنهاد داد در صورت درخواست، در تحقیق درباره «جنایت جنگی» اسرائیل کمک کند.
زمانی بود که نروژ یک بازیگر اصلی در تلاش برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین بود. روند اسلو از آنجا آغاز شد و برخی از دیپلمات های ارشد نروژ پس از امضای توافق نامه اسلو به دیپلماسی شاتل مشغول شدند.
اما آن موقع بود و الان هم همین است. آنچه رهبران نروژ در ماه گذشته گفته اند نباید تعجب آور باشد. نروژ به خود می بالد که در میان معدود دموکراسی های غربی است که رابطه رسمی با حماس دارد.
اسپانیا نیز به قطعنامه بدون حماس رای داد. یون بلارا، وزیر حقوق اجتماعی این کشور اخیراً در X (توئیتر سابق) پست کرد: «امروز توانستم در مورد نسل کشی برنامه ریزی شده ای که دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین انجام می دهد و اقداماتی که باید برای متوقف کردن آن انجام شود صحبت کنم. ”
بلارا نباید منشور حماس را که مملو از درخواست برای نابودی اسرائیل و حامیان آن است، خوانده باشد. به نظر نمی رسد که او به اقدامات نسل کشی که یک ماه پیش توسط حماس انجام شد توجه زیادی نکرده باشد. او به وضوح یک تیشه ایدئولوژیک دارد و نمی خواهد با واقعیت ها گیج شود.
امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، که تنها چند روز پس از 7 اکتبر در نمایش همبستگی فرضی از اسرائیل بازدید کرد، اکنون در تلاش است تا تلاش های جنگی اسرائیل را مدیریت کند و اعلام کرده است که بمباران غزه «مشروعیتی ندارد». او گفت: «این نوزادان، این خانمها، این افراد مسن بمباران میشوند و کشته میشوند… بنابراین هیچ دلیلی برای آن وجود ندارد. فرانسه به قطعنامه مغرضانه آتش بس سازمان ملل رای داد.
در مورد سخنان اطمینان بخش یک ماه پیش در مورد حق اسرائیل برای دفاع از خود، به ویژه در برابر دشمنی که برای جان هموطنان فلسطینی خود با استفاده از آنها به عنوان سپر انسانی ارزشی قائل نیست، چطور؟
تعداد افرادی که در طول هولوکاست برای شهادت زنده بودند به طور پیوسته در حال کاهش است. برای ما متولدین پس از 1945، ما داستان را از شهادت بازماندگان، فیلم ها، کتاب ها و فیلم های گرفته شده توسط خود نازی ها می دانیم. آنچه ما در ساعات اولیه شبات و سیمچت تورات در 7 اکتبر دیدیم، فقط نگاهی اجمالی به آنچه هر روز در اروپای اشغال شده توسط نازی ها می گذشت، بود.
اینکه قاتلان حماس از جنایات خود فیلم گرفتند، از آنها تمجید کردند و در خیابان های غزه به تحسین جمعیت رژه رفتند، نباید شکی باقی می گذاشت که انتخاب هایی که باید انجام می شد آسان بود: بین خوب و بد و بین حق و باطل.
فراتر از آن، اروپایی ها در این مورد تعهد خاصی دارند. هولوکاست در خاک اروپا اتفاق افتاد. به جز چند استثناء، همکاری مردم محلی با نازی ها دستور روز بود.
یهودیان نمی توانستند ویزا بگیرند، اکثر آنها قادر به مخفی شدن نبودند و تقریباً هیچ یک از آنها نمی توانستند خارج شوند. سپس، پس از پایان جنگ، قربانیانی که خالکوبیهایی بر روی بازوهای خود داشتند، از ورود آشکار به تنها مکانی که آنها را میپذیرفتند، جلوگیری کردند: دولت آینده اسرائیل.
اینکه بسیاری از کشورهای اروپایی نتوانستند در وجدان ملی خود گوشه ای برای نام بردن حماس و جنایاتش در قطعنامه سازمان ملل پیدا کنند، امری مذموم است. اینکه برخی از رهبران برجستهتر آن اکنون هیستری فزاینده بینالمللی بر سر نبرد اسرائیل برای شکست حماس را با یادآوری حداقل سه بار در روز به انجام تلاشهای جنگی خود در غزه به شیوهای بینقص دامن میزنند، غیرقابل قبول است.
فقدان اصول آنها، کلاهبرداری از معادل اخلاقی و فقدان کلی ستون فقرات دیپلماتیک، گویای وضعیت جهان در سال 2023 است. برای ما، این فقط یک روز دیگر در دفتر نیست. زخم های عمیق روی روان ما باقی خواهند ماند. اسرائیل باید برای پایان دادن به حماس آنچه را که لازم است انجام دهد.
اما فعلاً باید از ایدئولوگ ها و منافقین بویژه در اروپا فریاد زد که برای دومین بار در یک قرن گذشته ما را رها کردند.
دانیل اس. ماریاشین، مدیرعامل بین المللی B’nai B’rith است.